پنداری سرم را با گیوتین از تن جدا کرده باشند¤خون فواره فواره¤خونابه خونابه¤و خدا{خود آی} برای بخشایش به دست و پای بی جانم افتاده باشد¤
۱۳۹۴ تیر ۲۹, دوشنبه
آریا هستم یک دهن دریده
آریا هستم جنوب ایران زندگی می کردم تا دست تقدیر منو از اون گوشه ساکت به مای خیالی خودم پرت کرد آرومم کم سروصدا و زیاد فکر میکنم سعی میکنم اینجا بنویسم ولی قول نمیدم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر