۱۳۹۴ مهر ۲۸, سه‌شنبه

عنان از کف داده و رفته

عنان از کف داده و رفته
تهی دستی،زبان بسته
سرش پایین دلش رفته
زمین از تنهاییش خسته
گنجی از فرط بی مایی،عنان از کف داده و رفته سنخگویی زبان بسته سرت پایین دلت رفته زمین از تنهاییت خسته زبان بگشای لب تا لب زمین خیس است لامصب.

هیچ نظری موجود نیست: